جدول جو
جدول جو

معنی گشاده دستی - جستجوی لغت در جدول جو

گشاده دستی
جوانمردیسخاوت. یا با گشاده دستی. سخاوتمندانه: برای دلجویی بچه با گشاده دستی تمام و بدون چانه زدن از خرازی فروشی چند قلم اسباب بازی... خرید، تسلط نفوذ
فرهنگ لغت هوشیار
گشاده دستی
جوانمردی، سخاوت
تصویری از گشاده دستی
تصویر گشاده دستی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گشاده دست
تصویر گشاده دست
جوانمرد سخی، مسلط نافذ امر مبسوط الید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گشاده دست
تصویر گشاده دست
((دَ))
بخشنده، جوانمرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گشاده دست
تصویر گشاده دست
سخی، جوانمرد، مسلط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گشاده سری
تصویر گشاده سری
روبازی بی حجابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گشاده دلی
تصویر گشاده دلی
سعه صدر، بشاشت شادمانی، جوانمردی سخاوت
فرهنگ لغت هوشیار
باز بودن در خانه شخصی بروی مردم، آشکاری وضوح: مرا چه زهره و یارای این سخن باشد ک گزاف لافی گفتم بدین شاده دری. (سوزنی)
فرهنگ لغت هوشیار